در حوزه ادبیات پیش از این که مسأله‌مند باشیم با بحران مسأله شناسی مواجه هستیم/ باید در حوزه ترجمه ادبیات مقاومت مسأله‌مند باشیم/

بیست و سومین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی جشنواره ملی ترجمان فتح با محوریت «بایسته‌ها و انتظارات از ترجمه در هندسه معرفتی ادبیات مقاومت» با حضور اندیشمندان این حوزه برگزار شد.

 به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، دکتر احمد شاکری عضو هیئت علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در بیست و سومین نشست از سلسله نشست‌های تخصص جشنواره ملی ترجمان فتح یکی از مهم‌ترین نکات در ترجمه ادبیات مقاومت را یافتن و تأمل و تفسیر و اولویت مندی و ضرورت مندی مسائل دانست و گفت: ما در حوزه خاص ادبیات پیش از این که به پاسخ مسائل مسأله‌مند باشیم با بحران مسأله شناسی مواجه هستیم. یعنی نظامی که به ما رهنمود می‌شود مسائل په هستند، چه اولویت و ساختاری دارند و چه کلیتی تعریف می‌شوند، چه ارتباطی دارند و این مسائل هستند که ساختار ذهنی مارا تنظیم می‌کنند و حتی جشنواره ترجمان فتح هم براساس مرتبه‌ای از مسأله مندی اتفاق افتاده است، تعبیری که برای عنوان انتخاب کردند ناظر بر همین موضوع می‌باشد.

از خلأ مسأله‌مندی تا بحران نشانه‌شناسی

شاکری بیان کرد: مهم است که اولاً در حوزه موضوعی، پرسش‌ها را به مسائل ارتقاء بدهیم و دیگران که از خود مسأله مسأله‌مند کنیم. باید نسبت به ترجمه مسأله‌مند شویم و تنها به مقام ترجمه مسأله‌مند نبوده بلکه به ارکان دیگر هم مسأله‌مند باشیم.

وی ادامه داد: به تعبیری وقتی ما به ترجمه مسأله مند می‌شویم به مقوله ترجمه مسأله‌مند نیستیم بلکه به ارکان دیگری که در حوزه ادبیات، خاصه در ادبیات داستانی وجود دارد هم مسأله‌مند هستیم به تعبیری مسأله مندی ما به مقوله ترجمه، مسأله مندی به مقوله‌ای خاص نیست که بگوییم متن تولید شده است.

عضو هیئت علمی و مدیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی درباره اقدامات انجام شده توسط این پژوهشگاه در حوزه ترجمه گفت و ادامه داد: نخستین گام، پژوهشی است با عنوان مسأله شده گی در ادبیات داستانی دفاع مقدس که کتاب مستقلی است در حول و حوش مسأله، چیستی مسأله و ارکان آن، ساحت‌ها و انواع آن و اقدام دیگر در مورد هندسه معرفی است، یعنی این بحث دو ضلع دارد یکی هندسه معرفیت است که مکان دیدگاهی است که ما نسبت به حوزه ادبیات داریم و براش ارکانی قائل هستیم و یک حوزه دیگر این است که ترجمه به عنوان یک مسأله چه نسبتی با دیگر ارکان دارد.

شاکری، با تاکید بر این‌که می‌باید در جشنواره مقاومت و در مواجهه مقوله ترجمه چند نکته را متوجه باشیم، اظهار کرد: جشنواره در حوزه ادبیات معاصر یک کنش است که نتیجه آسیب شناسی و مسأله مندی و ضرورت‌یابی، اولویت شناسی بین مسائل است و در حقیقت برگزاری این جشنواره از جنس پاسخ عمل است، وقتی می‌گوییم کنش برنامه یا پاسخ عمل در مقابل پرسش یا مسأله مطرح کنیم این‌ها اضلاعی هستند که دو روی یک سکه هستند و در ارتباط با هم شکل می‌گیرند یعنی کنشی وجود ندارد و برنامه‌ای شکل نمی‌گیرد مگر با یک میزان و درجه مسأله شناسی.

پیوستگی هندسه‌وار در ارکان ادبیات روایی

وی با اشاره به نگاه تجزیه‌ای در مقابل نگاه هندسه محور اشاره کرد و گفت: و این مطلب با مسأله مندی ارتباطی دارد یعنی می‌توان گفت مسأله مندی تک ضلعی و مسأله مندی جامعه. آیا وقتی به چیزی در ادبیات مسأله مند می‌شویم، آیا به ارکان دیگر کاملاً بی طرف و خنثی و بی ارتباط هستیم یا این‌که این موارد اضلاعی هستند که با یکدیگر ارتباط معرفتی و ارتباط مسأله مندی دارند؟ این دو دیدگاه با یکدیگر کاملاً متفاوت هستند به تعبیری، ادبیات روایی یا داستانی مانند یک شبکه به هم پیوسته از ارکان هندسه وار هستند و بر اساس جهت، اندازه و کارکرد مشخصشان به یکدیگر وابسته هستند، با یکدیگر در ارتباط و بر هم تأثیر می‌گذارند. مجموع این ارکان که من نامشان را ارکان هندسه معرفتی گذاشتم ۱۰ الی ۱۲ رکن هستند مثل تولید، پژوهش، نقد، آموزش، تبلیغ، نشر، ترجمه، اقتباس، مدیریت و سایر مواردی که کلیتی را به نام ادبیات روایی می‌سازند.

ضرورت خروج از نگرش تک‌ضلعی

عضو هیئت علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، با بیان این‌که متن خلاق، تنها یکی از ارکان ادبیات روایی است، ادامه داد: متأسفانه ما وقتی می‌گوییم ادبیات روایی، نوعاً متمرکز بر متن خلاق هستیم در حالی که متن خلاق تنها یکی از ارکان است.

وی با اشاره به توجه صرف نگاه تک ضلعی به یک یا برخی از ارکان، ادامه داد: در این نوع نگرش، ارتباط با دیگر ارکان ممکن است نادیده گرفته شود و نتیجه‌ی تک افتادگی این ضلع و توقف در یک ضلع خاص، توفیقی در نیل به مقصد حاصل نمی‌کند یا ما را دچار اصطکاک با مقاصد دیگر خواهد کرد. یعنی نمی‌توانیم راه حلی کامل و جامعی را ارائه دهیم.

شاکری بیان کرد: وقتی از ترجمه صحبت می‌کنیم گویا از همه چیز صحبت می‌کنیم و فقط از ترجمه صحبت نمی‌کنیم. در حقیقت نگاه هندسه محور در مقابل نگاه تک ضلعی نگاه جامع، کلان، غیر تک قطبی و در مقابل نگاه تک ساحتی که متن‌محور یا نویسنده سالار است قرار دارد.

چگونگی مسأله‌مند شدن در هندسه ادبیات مقاومت

عضو هیئت علمی و مدیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان این‌که مسأله مندی ما به ترجمه تنها زمانی آغاز شده است که مؤسسه‌ای بخواهد ترجمه را انجام دهد. وقتی پیش از این که مؤسسات شروع به ترجمه بکنند که آقای دکتر شاکری به درستی گفتند پس از دهه ۶۰ است ما همچنان به مبادی ترجمه مسأله‌مند بودیم و بر ادبیات ما تأثیر گذاشته است، ادبیات ما را جهش داده است، ادبیات ما را دچار تحول و چرخش و یا حتی موجب سقوط آن شده است.

شاکری با اشاره به دوگانه‌ها در مسأله مندی نسبت به ادبیات ترجمه گفت: د. گانه‌های مختلفی وجود دارد از جمله این‌که مسأله مندی امری دفعی یا امری تدریجی است؟ مسأله‌مندی، به هنگام است یا نابه هنگام؟ الویت دار است یا غیر الویت دار و هر کدام از این دوگانه‌ها قابل بحث است. مسأله جامع است یا تک مساحتی؟ زمان، کیفیت و متعلقِ مسأله مندی در حقیقت موتور حرکت بخش هر کنش یا نظری در گذر است.

شاکری با اشاره به این‌که مسأله‌مندی در ساحت عقل نظری و در ساحت عقل عملی با یکدیگر متفاوت است، ادامه داد بدون مسأله مندی، اراده‌ای برای حرکت به وجود نمی‌آید و ما در حوزه ادبیات به وفور نسبت به چیز‌هایی مسأله‌مند شدیم که واقعاً مسأله ما نبوده اند جوانب آن مسأله بر ما روشن نبوده است.

وی، عدم وجود روش‌مندی صحیح را یکی از چالش‌های این حوزه دانست و گفت: از آن جایی که یا محافل غیر علمی ما که انباشته از نویسندگانی هستند که هنرشان نویسندگی است، اما در مسائل پژوهشی اظهارنظر می‌کنند یا در محافل علمی ما روش مندی درستی ندارد، ما با انباشت شبه پاسخ‌هایی مواجه هستیم که پاسخی برای مسأله مندی ما ندارند و صرفاً احساس ارضاء پاسخ گرفتن را در ما به وجود می‌آورند؛ برخی از پاسخ‌ها حالت تخریبی دارد و مسأله را حل نمی‌کند بلکه صرفا گمان حل مسأله را در ما ایجاد می‌کند.

شاکری با اشاره به این‌که بسیاری از مسائل برای ما فعلیت نیافته‌اند، ادامه داد: بسیاری از مسائل اگرچه عینی هستند، ولی فعلیت نیافته و یا اساساً نسبت به آن‌ها آگاه نیستیم؛ حتی درباره این قضیه دچار جهل مرکب هستیم.

عضو هیئت علمی و مدیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان این‌که در حیطه مسائلی که بر ما روشن هستند هم نیازمند مسأله مندی به الویت و ضرورت هستیم، افزود: وقتی ما مسأله‌مند و درگیر مسأله می‌شویم و مسأله از آن ما می‌شود، باید الویت بندی کنیم. نظام الویت بندی مسائل خیلی مهم است چرا که برخی مسائل مترتب بر برخی مسائل دیگر هستند. برخی مبنا و مقدمه مسائل دیگر هستند و تئجه به این مسائل مهم است.

شاکری، با بیان این‌که مسأله مندی دفاع مقدس، تدریجی بوده و در ابتدا با مسأله مندی پیش فرضی و مبادی آن صورت گرفته است، ادامه داد: یعنی نکته‌ای که در مورد ادبیات ترجمه و موارد خود مخاطب است چرا که ما می‌خواهیم در ترجمه توسعه در مخاطب دهیم که یک دغدغه همیشگی در حوزه ادبیات بوده است. یکی از مبادی مهم در ترجمه ادبیات مقاومت، مخاطب شناسی است و قطعاً ترویج ادبیات ترجمه به مخاطب جدید جهانی هزینه‌های بیشتری را بر ما تحمیل خواهد کرد و در مسأله‌مندی ادبیات دفاع مقدس باید نسبت به خود مقوله ترجمه مسأله‌مند شد.

جایگاه رمان عامه پسند در ادبیات مطلوب انقلاب اسلامی ‌چیست؟

شاکری گفت: لازم است بحث درباره ادبیات داستانی مطلوب انقلاب اسلامی‌ را در محافل دانشگاهی پیش ببریم و به ‌‌این نکته توجه کنیم که جایگاه رمان عامه پسند در ادبیات مطلوب انقلاب اسلامی ‌چیست.

جایگاه رمان عامه پسند در ادبیات مطلوب انقلاب اسلامی ‌چیست؟

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) نشست علمی ‌«مبانی رمان عامه‌پسند ‌‌ایرانی؛ رویکردها، ابعاد و مسائل» به همت گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه و با ارائه مهدی کاموس و حضور اعضای هیات علمی‌ گروه ادبیات اندیشه برگزار شد. دبیر علمی ‌این نشست،‌ محمدحسن شاهنگی و ناقدان محمدرضا سنگری و احمد شاکری بودند. در ‌‌این نشست علمی‌ مهدی کاموس به عنوان ارائه دهنده بحث با بیان انگیزه و شرح انجام ‌‌این پژوهش، رویکردهای پژوهشگران به رمان عامه پسند را در ۴ حوزه نقد ادبی، صنعت فرهنگی، مطالعات فرهنگی و هواداران رمان عامه‌پسند قابل جمع و بررسی دانست.

نویسنده کتاب مبانی زندگینامه داستانی درباره رویکردها به رمان عامه‌پسند گفت: نظریه‌پردازان و منتقدان در رویکرد نقد ادبی، رمان عامه ‌پسند را با ادعای نگاه تکراری و کلیشه‌ای به موضوع‌ها و ساختار روایی تحلیل و نقد می‌کنند. فرانکفورتی‌ها در رویکرد صنعت فرهنگی، رمان عامه‌پسند را در خدمت هژمونی سرمایه‌داری، یکسان‌سازی مخاطبان و توده‌سازی آنها و مانع آزادی در تفکر می‌دانند. اما در رویکرد مطالعات فرهنگی و مکتب بیرمنگام، ‌‌این دسته از نئومارکسیست‌ها دیدگاه متعادلی نسبت به فرانکفورتی‌ها دارند و رمان عامه پسند را بازتاب جامعه و قرائت غیر رسمی ‌از جامعه می‌دانند و مطالعه رمان‌‌های عامه پسند را به دلایل آموزش، سرگرمی‌و بازتاب زندگی روزمره افراد جامعه مهم تلقی می‌کنند.

کاموس رویکرد هواداران رمان عامه پسند را به ۳ دسته تقسیم کرد و ادامه داد: دسته اول دولت‌ها، سازمان‌ها، ناشران و فروشندگان کتاب هستند که به علت گردش اقتصادی بالا یا کمک به صنعت نشر و در مواردی برای تبلیغ یا  حفظ وضع موجود، طرفدار رمان‌های عامه پسند هستند. از دید فرانکفورتی‌ها، سرمایه‌داری برای مصرف بیشتر و دولت‌ها برای تحکیم وضع موجود در مواردی از رمان‌های عامه‌پسند حمایت می‌کنند. دسته دوم نویسندگان رمان‌ها عامه پسند و آفرینندگان‌‌ این حوزه هستند که از طریق تربیت نویسندگان جوان و همچنین راه اندازی انجمن‌ها و حضور در ‌جشن کتاب‌ها،‌ انتشاراتی‌ها و کتابفروشی‌ها گرایش به عامه‌پسندها را بازتولید می‌کنند و دسته سوم، مخاطبان وفاداری‌اند که طیف گسترده‌‌ای از طبقه متوسط  را شامل می‌شوند که اوقات فراغتی دارند و می‌خواهند آن را سرخوشانه یا به دلیل جبران مافات دلتنگی‌ها و ناامیدی‌ها پُر کنند.

رمان‌های فالوور بگیر!
نویسنده کتاب تاریخ شفاهی مدارس اسلامی‌ ایران درباره تحول در هواداران رمان‌های عامه‌پسند توضیح داد: در بحث مخاطبان اتفاقی رخ داده است؛ سال‌هاست که نظریه‌پردازان پست مدرن معتقدند با‌‌ اینکه بیشتر مصرف‌کنندگان رمان عامه پسند و به طور کلی عامه پسندها را طبقه متوسط تشکیل می‌دهند اما هواداران عامه پسندها ترکیبی از همه طبقات هستند. عمومی‌شدن لذت در اصالت بدن، گمنامی‌خوانندگان در کلان شهرها و به خصوص گسترش فضای مجازی، ترکیب خوانندگان و هواداران عامه پسندها را عمومی ‌و گسترده کرده است.

مهدی کاموس درباره تاثیر فضای سایبری و پیام‌رسان‌های اجتماعی بر رمان عامه پسند ادامه داد: در سال‌های اخیر، فضای سایبری به خصوص‌‌اینستاگرام فرصتی برای اینستا-رمان و پاورقی‌های جدید فراهم کرده که من‌‌این گونه جدید را «رمان‌های فالوور بگیر» می‌نامم.‌‌ این رمان‌ها هر روز در پست‌های کوتاه ۱۰۰ الی ۲۰۰ کلمه‌ای مانند پاورقی‌های روزنامه‌های قدیم توانسته‌اند با تعلیق بعد چه اتفاقی می‌افتد؟ و عموما در بستر لذت‌های بدن، هواداران زیادی را جذب و تعداد فالوورها را زیاد کنند. با‌‌اینکه بسیاری از‌‌این فالوورها لایک می‌کنند و پست می‌گذارند و بی صبرانه در عطش پست بعدی نویسنده انتظار می‌کشند؛ اما من‌‌این خرده روایت‌های توصیفی را « فالور پسند» نمی‌نامم زیرا، بر اساس ذوق، سلیقه و قریحه ادبی و فرهنگی جامعه،  مخاطبان را جذب نمی‌کنند بلکه بر اساس امیال غریزی و عطش خواستن بدن، فالوورها را نگه می‌دارند. از‌‌این‌رو آنها را «فالوور بگیر» می‌نامم. در‌‌این بخش مسائل زیادی در رمان‌های مشهور به ‌هات و رمان‌های ارباب رعیتی دیده می‌شود که بحث جداگانه‌ای را می‌طلبد.

امر عامه‌پسند مفهومی‌گفتمانی است
برگزیده نخستین جشنواره ادبی خاتم در بخش دیگر‌‌این نشست ابعاد رمان عامه پسند‌‌ایرانی را در ۳ بعد رمان، عامه‌پسندی و هویت‌‌ایرانی مطرح کرد و گفت: در حوزه ابعاد رمان عامه‌پسند ‌‌ایرانی با ‌‌این نکته روبرو هستیم که تعریف ما از رمان عامه‌پسند ‌‌ایرانی چه باید باشد و  رمان عامه‌پسند ‌‌ایرانی با چه ابعادی شناخته و متمایز می‌شود؟ ‌‌این ابعاد،‌ شاخص‌ها، وزیرشاخه‌هایی دارند که گویه‌های مختلف آنها را تبیین می‌کنند. مفهوم رمان عامه پسند مفهومی‌گفتمانی است، به‌‌این معنا که باید آن را از طریق متضادها، متقابل‌ها و متباین‌ها بشناسیم. بحث بین عامه پسند و والا ریشه تاریخی دارد و از افلاطون و ارسطو با تمایز بین شعر و کمدی آغاز می‌شود. در قرون ۱۸ و ۱۹ با گسترش صنعت چاپ و سواد، بحث نوشتن برای مردم رونق گرفت و ادبیات popular  در مقابل ادبیات high مطرح شد. در واقع،‌ بحث بین امر عامه پسند و امر والا، بحثی گفتمانی است که از طریق تضادها تبیین می‌شود،‌هر چند که هسته و شاکله آنها یکی است. به عبارت دیگر،‌ اگرچه رمان عامه‌پسند ویژگی‌ها خاص خود را دارد اما در قیاس با رمان نخبه گرا و والا به روشنی شناخته و  درک می‌شود.

ساده‌سازی مسائل پیچیده در سایه لذت و اخلاق  
کاموس در معرفی ابعاد رمان عامه پسند ‌‌ایرانی افزود: در بُعد رمان بودگی رمان عامه پسند ۲ حوزه رویکرد به موضوع و دورنمایه‌ها و چگونگی ساختار روایی را در نظر گرفته‌ام. رمان به عنوان نوول یک سیر تاریخی دارد که از اسطوره‌ها و افسانه‌ها به سمت تاریخ، از تاریخ به سمت زندگینامه اشراف، شوالیه‌ها و قدیسین، از زندگینامه اشراف و دربار به سمت زندگینامه افراد عادی و بعد به سمت اعتراف نویسی و در نهایت رمان حرکت کرده است. مسئله رمان، انسان و هدفش تکریم انسان است. رمان در غرب در تقابل و تعارض با سرنوشت‌گرایی و محتوم‌گرایی کلیسا، سلطه دربار و اقتدار سنت رشد یافت.

به گفته او، در شاخص رمان بودن رمان‌های عامه پسند، بحث هویت رمان و موضوع و مسئله رمان مطرح است. رمان به عنوان روایتی در کشف جزء ناشناخته هستی به قول کوندرا، به عنوان حماسه انسان بورژوازی به زعم هگل، به مثابه ادبیات متعهد به آزادی در نظر سارتر و دیگران؛ نمایش کنش ذهنی و عینی منحصر به فرد انسان‌ها در مقابل خود و ساختارهای جامعه مانند دین، خانواده،‌ دولت و غیره است. رمان با تکیه بر فردیت انسان‌ها در کنش به خود و جهان هستی، جهان را برای خوانندگان آشنازدایی می‌کند. از‌‌این‌رو، موضوع‌های عمومی‌مانند عشق، مرگ، و زندگی در رمان‌های متفاوت بیان‌ّها و تبیین‌های متفاوت و منحصر به فردی می‌یابند. در‌‌اینجا باید دید نسبت رویکرد رمان عامه پسند به موضوع‌ها و مسئله‌ها چه نسبتی با فلسفه و هویت رمان برقرار می‌کند. 

کاموس گفت: رویکرد تکراری، کلیشه‌ای، فاقد زمینه‌های فلسفی، سیاسی و اجتماعی و استانداردسازی شده به موضوع‌هایی مانند عشق، مرگ، انتقام، سرنوشت و غیره در رمان‌های عامه پسند؛ منجر به سرگرم کنندگی و در عین حال عبرت آموزی رمان‌های عامه پسند می‌شود زیرا عامه پسند‌ها با ساده‌سازی مسائل پیچیده و در نهایت سکوت و نگفتن بسیار در موضوع‌های مهم زندگی در حالی که لذتبخش و اخلاقی‌اند؛  ذهن را از تفکر و اندیشیدن درباره مسائل سرنوشت‌ساز بشری می‌رهانند.‌‌اینجاست که نسبت رمان عامه‌پسند با فلسفه و هویت رمان قابل بررسی و مطالعه است. در واقع،‌ رمان‌های عامه پسند با روایت تکراری سرنوشت انسا‌ن‌های متفاوت در نسبت با موضوع‌های بنیادین و اساسی مخاطبان را سرگرم می‌کند و نسبت به نتایج و عواقب رفتارهای انسان‌ها امید و انذار می‌دهد اما به تفاوت‌های انسان‌ها  کمتر می‌پردازد و مسائل بسیاری را درباره واقعیت مسکوت و ناگفته‌ می‌گذارد.

طرح،‌ شخصیت و زبان در رمان عامه‌پسند
کاموس افزود: شاخص دیگر در بعد رمان،‌ چگونگی ساختار روایی است که در‌‌ اینجا ساختار  را در سه عنصر طرح (پیرنگ)، شخصیت و زبان در نظر گرفته‌ام. عموما پیرنگ در رمان‌های اصیل در راستای خلق شخصیت‌ها و موقعیت‌های منحصر به فرد برای شخصیت است؛ در رمان‌هایی مثل آرزوهای بزرگ و جنایت و مکافات، موقعیت‌ها و حوادثی که خلق می‌شود برای سایر شخصیت‌ها و در زمان‌ها و مکان‌های دیگر تکرارپذیر نیست. اما در رمان عامه‌پسند با یک طرح و پیرنگ تکراری و ساده‌سازی شده روبرو هستیم. فرانکفورتی‌ها معتقدند رمان‌های عامه پسند به دلیل کلیشه سازی در کلیت مشابه یکدیگر و در جزئیات کمی‌متفاوتند. نکته دوم در طرح، پیشرفت حوادث بر اساس چرایی و چگونگی در رمان‌های اصیل است یعنی در شبکه استدلالی یا پلات، چرایی مهم است. در رمان عامه پسند بیشتر تسلسل حوادث وجود دارد و چرایی اهمیت کمتری دارد. در واقع پیشرفت حوادث بر اساس تعلیق است و‌‌این تعلیق مبتنی بر تصادف، هیجان انگیز بودن و قابل پیش‌بینی بودن است نه چرایی ضروری و محتمل. در بسیاری از رمان‌های عامه پسند پیشرفت روایت و حتی گره داستان بر عهده تصادف و حادثه اتفاقی است اما در رمان اصیل گره داستان بر اساس شبکه استدلالی قوی و منطقی گشوده می‌شود.

به گفته ‌‌این مدرس دانشگاه، در حوزه شخصیت، در رمان اصیل بحث شخصیت‌سازی و شخصیت‌پردازی هم در شخصیت اصلی، هم در شخصیت‌های فرعی وجود درد اما در رمان عامه پسند شخصیت جدیدی خلق نمی‌شود. مثلا شخصیت ابلوموف به یک اصطلاح تبدیل می‌شود و ابلوموفیسم به وجود می‌آید اما در رمان عامه‌پسند با شخصیت‌سازی و شخصیت‌پردازی روبرو نیستیم. شخصیت‌ها، در رمان عامه‌پسند معمولا تیپ‌هایی هستند که تفاوت‌هایی جزئی با سایر تیپ‌ها دارند.‌‌این شخصیت‌ها عموما بازیافتی و recycled هستند و از فیلم‌ها یا اسطوره‌ها گرفته شده و تکرار می‌شوند. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که شخصیت‌ها در رمان‌های عامه‌پسند عموما سرنوشت محور، تقدیرگرا،‌ سیاه  و سفید هستند؛ شبیه به هم حرف می‌زنند و بیشتر در تیپ و ظاهر متفاوتند. در بخش زبان به عنوان سومین بخش ساختار، در رمان اصیل زبان منحصر به فرد است که اندیشه در بستر آن جاری می‌شود و از طریق کلماتش می‌توان انگاره‌سازی کرد. در رمان عامه‌پسند زبان با توصیف و دیالوگ‌های ‌مشابه باری بر دوش مخاطب در خواندن نمی‌گذارند. احساساتی‌گری،‌ به روز بودن و مُدگرایی از ویژگی‌های زبان در رمان عامه‌پسند است.

امر عامه پسند،‌ مصرف ادبی و فرهنگ عمومی
دبیر تاریخ شفاهی ادبیات کودک و نوجوان ‌‌ایران در بعد عامه پسندی رمان عامه‌پسند گفت: در‌‌اینجا، بحث مصرف داستان‌خوانان، ذوق و سلیقه ادبی جامعه مطرح است و‌‌اینکه‌‌آیا هر رمان پُر فروشی عامه‌پسند است؟ ‌‌آیا رمان عامه‌پسند اکثریت داستان‌خوان‌ها  را در بر می‌گیرد؟ طبق تعریف نظریات مصرف از وبلن، زیمل، آدورنو تا بوردیو و بودریار و پست مدرن‌ها؛ همگی متفق‌القول‌اند که مصرف ادبی بیش از آنکه محصول شناخت و انتخاب عقلانی باشند، محصول ذوق و سلیقه است و‌‌ این سلیقه در ارتباط با ساختارهای جامعه ساخته می‌شود. اندیشمندان حوزه مصرف معتقدند مصرف ادبی بر اساس ذوق است و نه عقلانیت و منفعت وبیشتر مبنای زیبایی شناختی و ذهنی دارد و از طریق ساختارهای جامعه مانند آموزش و پرورش، رسانه، دولت و دین و غیره ساخته می‌شود. از طرف دیگر باید دید‌‌آیا رمان عامه پسند مسائل خوانندگان خود را مطرح می‌کند یا خیر؟ در‌‌اینجا مسائل امر عامه‌پسند را در فرهنگ عمومی‌طبقه متوسط در نظر گرفته‌ام. شاخص‌های بعد عامه‌پسندی را باید خانواده،‌ دین و دینداری، زندگی روزمره، سبک زندگی، کیفیت زندگی و غیره بررسی کرد.

انسان‌‌ایرانی و رمان عامه پسند
کاموس درباره‌‌ایرانی بودن رمان‌های عامه‌پسند‌‌ایرانی گفت: بحث سوم‌‌ایرانی بودن است. هویت‌‌ایرانی را بر اساس پژوهش‌ها در ۴ بخش هویت دینی، هویت تجدد و مدرنیته، هویت ملی و هویت عاطفی‌‌ایرانیان در نظر گرفته‌ام.  بنابراین رمان عامه پسند‌‌ایرانی رمانی است که نسبت معقولی با فلسفه و هویت رمان برقرار کند، به مسائل واقعی مردم در فرهنگ عمومی‌بپردازد و هویت انسان‌‌ایرانی در آن نمود داشته باشد. در واقع، در‌‌این بعد رمان عامه پسند‌‌ایرانی، رمانی است که در آن به زندگی روزمره خانواده‌‌ایرانی و تاریخ اجتماعی آن پرداخته شده و هویت‌‌ایرانی (دینی، سنتی، مدرن و عاطفی) در آن دیده شود.

رمان عامه‌پسند‌‌ایرانی واقعا موجود!
کاموس درباره مسائل رمان عامه‌پسند ‌‌ایرانی گفت: در بحث مسائل به فاصله بین وضع موجود و وضع مطلوب پرداخته می‌شود که وضع مطلوب در مبحث ابعاد دیده شده است. با‌‌اینکه رمان عامه‌پسند انواع گوناگونی دارد مانند رمان‌ پلیسی، رمان علمی‌تخلیی، عرفانی و غیره اما رمان عامه‌پسند واقعا موجود درایران عموما رمان عامه‌پسند خانوادگی با رویکرد زندگی عاشقانه است. در ادامه ناقدان محمدرضا سنگری و شاکری به نقد نظریه‌‌ها و یافته‌های کاموس پرداختند.

چرا عامه‌پسندها اهمیت دارند؟
سنگری هم در‌‌این نشست درباره رمان عامه‌پسند گفت: نکته مهم ‌‌اینست که چرا ما باید به رمان عامه‌پسند بپردازیم و در نگاه کلی باید مورد توجه و اعمال نظر قرار بگیرد؟ رمان عامه پسند قدرت فرهنگ سازی و گفتمان سازی دارد و تأثیر آنها حتی در بین زندانیان هم قابل مشاهده است. مردم در سفر و بین راه‌‌این رمان‌ها را می‌خوانند. نکته دیگر که اهمیت رمان عامه پسند را برجسته می‌کند‌‌این است که فقط در عرصه رمان و مکتوبات باقی نمی‌ماند بلکه به سایر ساحت‌های هنری نفوذ می‌کند. مثلا سینمای قبل و بعد از انقلاب تحت تأثیر رمان عامه پسند است یا سریال مرد هزار چهره کپی برداری از رمان پخمه عزیز نسین است.

او در ادامه افزود: نکته سوم، کشش و جاذبه‌‌این داستان‌ها است.‌‌این داستان‌ها طنین دارند و تا مدت‌ها در ذهن افراد باقی می‌مانند.‌‌این کشش در همه طیف‌ها قابل مشاهده است و در بین طبقه روشنفکر و تحصیل کرده هم دیده می‌شود. نکته مهم در مورد‌‌این نوع رمان‌‌این است که‌‌این رمان‌ها تداوم فرهنگ گذشته هستند؛ هم الگوهای کهن و  هم ساختار کهن دارند و چون الگوی داستان‌های قدیمی‌را دارند با ذائقه‌‌ایرانی هماهنگ هستند و به سبب ریشه در فرهنگ گذشته سریع تر با آنها ارتباط برقرار می‌شود.  پیچیدگی که در امروزه در رمان‌های فاخر می‌بینیم در رمان عامه پسند وجود ندارد و اگر پیچیدگی در آنها باشند به سرعت از آن عبور می‌کنند. پیچیدگی رمان مدرن خواننده را خسته می‌کند و سادگی رمان عامه پسند باعث همراهی خواننده است. نکته دیگر‌‌اینکه رمان فاخر را نمی‌توان به راحتی بازگو و تعریف کرد اما رمان عامه پسند را علیرغم اطناب که از ویژگی‌های آن است- که از آن خسته نمی‌شویم- می‌توان به شیوه قصه گویی سنتی بازگو کرد و شبیه داستان‌های تاریخی است که ما با آنها پیوند داریم. ویژگی دیگر‌‌اینکه در‌‌این رمان‌ها زندگی و مسائل آن جاری است؛ و در واقعیت می‌بینیم که رمان عامه پسند هم در تخریب جامعه و هم در تصحیح رفتار اثر دارد.

سنگری درباره وجوه رمان عامه‌پسند توضیح داد: داشتن وجه‌‌ایدئولوژیک ویژگی دیگر‌‌این رمان‌ها است و پرسش‌های اصلی انسان در آن وجود دارد. به اعتقاد من رمان‌‌ایدئولوژیک ترین تولید ادبی است، هم رمان والا و هم رمان عامه پسند. در تمامی‌اینها وجه‌‌ایدئولوژیک وجود دارد؛ پرسش‌های بزرگ انسانی را مطرح می‌کنند و گاهی پنهانی به سؤالات‌‌ایدئولوژیک انسان پاسخ می‌دهند. مسئله دیگر، به دلیل وجود مسائل تکرار شدنی انسان در آن، نوعی‌‌ایینه گونی دارند. انسان‌‌این رمان‌ها دور و دست نیافتنی نیست و افراد با آنها همذات پنداری می‌کنند.

سنگری در پایان سه سوال درباره رمان‌های عامه پسند مطرح کرد: سؤالی که در‌‌اینجا مطرح است‌‌این است که چرا نویسندگان رمان‌های عامه پسند عمدتا زن هستند و زنان به نوشتن‌‌این رمان‌ها روی آورده اند؟ البته بعد از انقلاب در حوزه‌های دیگری مثل خاطره نویسی هم حضور زنان بیشتر است. سؤال دوم‌‌اینکه چرا رمان‌های عامه پسند تبدیل به جریان شد؟ تا جایی که مثلا در جایزه جلال میزان حضور رمان‌های عامه پسند گسترده تر شده است. سؤال دیگر چرا سینمای ما بیشتر به سمت رمان عامه پسند حرکت کرده است؟

در ادامه احمد شاکری به نقد پرداخت و در پایان کاموس پاسخ‌هایی ارائه کرد. شاکری گفت: ‌‌ایشان از سال ۸۴ مطالعه درباره رمان عامه پسند را اغاز کرده اند و به دلایلی‌‌این تحقیق تا کنون به عنوان پژوهش به چاپ نرسیده است. نکته‌‌ای که باید بدان توجه شود ‌‌این است که گاه موانع انتشار یک اثر پژوهشی خود تبدیل به فرصتی برای پژوهشگر می‌شوند. طول مدت تحقیق ‌‌ایشان به مدت بیش از پانزده سال در موضوع رمان عامه پسند خود مرهون‌‌ این تاخیر در انتشار است. طبیعی است در طول ‌‌این مدت قابل توجه‌‌ ایشان هم از سویی اراء و نظریات موجود درباره موضوع را مورد توجه قرار داده‌اند و هم از سوی دیگر موفق شده‌اند با استقراء کامل تری به رمان‌های تولید شده در ‌‌این ژانر در ادبیات داستانی معاصر‌‌ایران بپردازند.‌‌ این فرصت بسیار غنیمت است. محقق به میزان وقتی که صرف موضوع پژوهشی خود می‌کند و تاملاتی که درباره آن دارد می‌تواند هندسه معرفتی موضوع را به نحو درست تری درک کرده و بدان اشراف یابد.

او ادامه داد: کاموس در رویکردهایی که درباره ادبیات عامه پسند وجود دارد طیفی از رویکردهای «ترجمه‌‌ای» را بیان کردند. از جمله رویکرد سیاسی «حلقه فرانکفورتی‌ها» یا رویکرد مطالعات فرهنگی «بیرمنگامی‌ها» نکته‌‌ای که وجود دارد لزوم توجه مدقانه، محققانه و منتقدانه به اراء و اندیشه‌های تولید شده در غرب است. البته یکی از روش‌ها و بلکه لوازم کار پژوهشی اشراف بر نظریاتی است که درباره موضوع تولید شده است. خب با توجه به سبقت ادبیات غرب در مطالعه ادبیات و رمان عامه پسند انتظار می‌رود‌‌ این نظریات توسط محقق دیده شود. اما توجه عمیق به مفاهیمی‌ که در‌‌این تعاریف وجود دارد یا گزاره‌هایی که درباره موضوع مطرح می‌شود و به دنبال ان مواجهه منتقدانه با‌‌این مفاهیم بسیار اهمیت دارد. انچه جناب اقای کاموس در نقل اراء متفکرین در رویکردهای چهارگانه بیان کردند بیش از انکه نتیجه تحلیل و نگاهی ماهوی و بر اساس پرسشی فلسفی درباره ماهیت و چیستی رمان عامه پسند باشد به برخی مولفه‌ها و باصطلاح عوارض ‌‌این رمان اشاره دارد.‌‌ این بدان معنی است که اگر حتی بتوانیم ‌‌این تعاریف را بپذیریم ‌‌اینها تعاریف «حدی» نیستند بلکه صرفا برخی عوارض ادبیات عامه پسند را بیان کرده‌اند که در شناسایی دقیق‌‌این گونه از رمان کافی نیست. بلکه اگر‌‌این تعاریف درباره رمان عامه پسند صحیح هم باشد صرفا ناظر بر مصادیقی است که محققان غربی در حوزه رمان عامه پسند دیده و مطالعه کرده اند و نمی‌تواند تعریف مناسبی برای رمان عامه پسند ‌‌ایرانی باشد.

به گفته شاکری، کاموس اساس تعریفشان را بر روش «تعریف به ضد» قرار داده‌اند. اولا باید توجه داشت تعریف به ضد روشی دقیق در علم منطق محسوب نمی‌شود. اما حتی اگر بخواهیم حدود موضوع یا معرَّف را با‌‌این روش شناسایی کنیم باید توجه داشته باشیم که تاسیس دوگانه «ادبیات عامه پسند- ادبیات نخبه گرا» واقعی و در نتایج تحقیق کارامد نیست. بلکه می‌توان به یک چند گانه توجه کرد. چندگانه‌‌ای که یک سوی ان ادبیات محفلی، یک سوی آن ادبیات اندیشه، یک سوی ان ادبیات تعلیمی ‌و یک سوی ان ادبیات تراز انقلاب اسلامی‌ است. زیرا ترسیم دوگانه به‌‌این معنی خواهد بود که ‌‌اینها مانعه الخلو هستند. یعنی ادبیات تنها به دو شاخه تقسیم می‌شود و شاخه‌های دیگری تصور ندارد. در حالی که‌‌ اینگونه نیست. بلکه با تعریف و تصور شاخه‌های دیگر‌‌این سئوال بوجود می‌اید که قرب و بعد ادبیات و رمان عامه پسند با ارکان و جوانب دیگر مقایسه چگونه خواهد بود.

او ادامه داد: نکته دیگری که باید بدان توجه شود‌‌ این که در بیان رویکردها نسبت به رمان عامه پسند و در بیان رویکردهایی که با رمان عامه پسند موافقت دارند به نظر می‌رسد می‌توان دلایل قوی تری بیان کرد. بیان دلایل ضعیف و دفاع ضعیف از امری موجب می‌شود دلایل رد ان نیز تنزل یابد. به تعبیری همانطور که ادبیات نخبه گرا و رمان اندیشه دلایل فلسفی و عقلی در تایید خود دارد، رمان عامه پسند نیز دلایل موجه و عقلانی و بلکه فلسفی برای دفاع از خود دارد.‌‌این گونه نیست که صرفا معیارهای اقتصادی یا تمایل به جلب نظر مخاطبان عام دلیل دفاع از‌‌این گونه باشد.

به گفته شاکری، به نظر می‌رسد ما نیازمند احداث بحث‌های مبنایی و تاسیسی درباره رمان عامه پسند هستیم. گاه از رمان عامه پسند به عنوان مقوله موجود یاد می‌شود یعنی مقوله‌‌ای که باب طبع ما نیست یا به لحاظ نظری و عملی توجیهی و دفاعی برای ان نداریم. اما گاه به مسئله به عنوان امر موجود نگاه نمی‌کنیم بلکه به‌‌این توجه داریم که ‌‌آیا شکل مطلوبی از رمان عامه پسند وجود دارد یا قابل فرض است؟ به نظر می‌رسد ما باید ابتدا به مقوله دوم توجه کنیم و به نحو پیشینی و عقلی و نظری درباره‌‌این گونه احداث نظریه کنیم تا اگر هم خواستیم سنجه‌‌ای برای نقد و تحلیل و ارزیابی و موضع گیری درباره رمان عامه پسند موجود داشته باشیم‌‌این سنجه‌ها از نظریه اندیشیده شده درامده باشد. به هر حال زمانی که از رمان عامه پسند سخن به میان می‌آید ما به مقوله‌‌ای ذو مراتب و مدرج توجه کرده‌‌ایم که می‌تواند طیفی از رمانها را با تفاوت‌های مضمونی، ساختاری و محتوایی شامل شود.

او گفت: اما به نظر می‌رسد ما در تبیین رمان عامه پسند و گونه مقابل ان با دسته‌‌ای از مفاهیم مواجه هستیم و تلاش می‌کنیم با تقابل مفاهیم در دو گونه رمان عامه پسند و رمان نخبه گرا منظورمان را القا کنیم. اما باید در‌‌این باره محتاطانه رفتار کنیم و نظریات عموما غربی‌ها را با وسواس و جدیت به نقد کشیم. مثلا گفته می‌شود ادبیات سرگرم کننده در مقابل ادبیات والا و جدی قرار می‌گیرد. یا ادبیات لذت بخش در مقابل ادبیات متفکر قرار می‌گیرد. خب باید توجه داشت که ‌‌آیا این مفاهیم واقعا در مقابل هم هستند؟ ‌‌آیا لذت در مقابل تفکر است و ‌‌اینها باهم جمع نمی‌شوند؟ به نظر می‌رسد که ‌‌اینگونه نیست. بلکه ادبیات داستانی انقلاب اسلامی ‌اساسا حرکتش به سمتی است که ‌‌این دو را در یک قالب جمع کند. شما ببینید روایت‌های تاریخی قرانی که از آنها به عنوان قصص قرآنی یاد می‌شود هم مخاطب عام دارد هم لذت بخش است هم متفکرین عالم را به تفکر و عبرت اندوزی و تفلسف درباره آنها ترغیب می‌کند. بخش دیگر بحث کاموس درباره «رمان» بود. یعنی تا ماهیت رمان تعیین نشود نمی‌توان درباره رمان عامه پسند اظهار نظر کرد. زیرا رمان عامه پسند ابتدا باید رمان باشد تا بعد درباره خصوصیات ژانری اش صحبت شود.‌‌این بحث مهمی ‌است که جنبه فلسفی دارد. در‌‌این بخش نیز کاموس به نظریات اندیشمندان غربی از هگل گرفته تا دیگران اشاره کردند. خب سئوالی که در‌‌این باره وجود دارد ‌‌این است که ‌‌آیا جریان ادبیات داستانی متعهد انقلاب اسلامی‌ تعریف خود را از قالب رمان دارد یا خیر؟ روشن است که هم علما و هم عملا تعاریف غربی‌ها که نوعا رمان را یک قالب با ماهیت اومانیستی تعریف می‌کنند متفاوت است. در‌‌این زمینه ما باید بر اساس تجربه پدید امده بومی ‌در تاریخچه ادبیات داستانی خودمان و با تمسک به مبانی فلسفی حکمی‌مان دست به نظریه‌پردازی بزنیم. در غیر‌‌این صورت ممکن است تعاریفی از رمان ارائه دهیم که نه تنها رمان‌های عامه پسند رمان نباشند بلکه طیفی از رمان‌های متعهد تولید شده در دوره چهل ساله گذشته یا رمان نباشند یا در ذیل ادبیات عامه پسند قرار گیرند!

شاکری با طرح این سوال که گفته شد مسئله رمان «انسان» و هدفش «تکریم انسان» است. خب منظور کدام انسان است؟ عنوان کرد: انسانی که اسلام آن را خلیفه الله فی الارض می‌داند یا انسانی که از بنیان‌های اعتقادی و دینی اش در دوره رنسانس گسسته است. انسان جدا افتاده از معتقداتش انسانی که دچار شکاکیت مدرن شده است و انسانی که تنها مانده است؟ یا بیان شده که موضوع رمان «انسان مسئله دار» یا به تعبیری «انسان پروبلماتیک» است. خب ‌‌این تعریف است که غربی‌ها بر مبنای اومانیستی خودشان از رمان ارائه داده‌اند. آقای سرشار در تحقیقی که درباره رمان انقلاب برای پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ‌انجام داده‌اند به تفصیل به ‌‌این مقوله پرداخته‌اند. اولا چنین تعریفی از رمان حتی در اثار داستانی غربی‌ها نقض شده است و تعریف جامعی محسوب نمی‌شود. ثانیا آثار متعددی در دوره ادبیات داستانی پس از انقلاب اسلامی‌پدید امده که موضوعش انسان مسئله دار با توضیحی که درباره ان می‌دهند نیست. ثالثا با چه استدلالی می‌توان گنجینه بسیار عظیم رمان نویسی جهان را که در هر کشور رنگ و بویی از اعتقادات و باورها و اندیشه‌های ان کشور گرفته است را ملزم به ‌‌این خصوصیت کرد؟ بالاتر از‌‌این، با پذیرش انسان پروبلماتیک به عنوان موضوع رمان عملا ما باید منکر بخش عمده‌‌ای از ادبیات داستانی انقلاب اسلامی ‌در سالهای گذشته شویم و انها را رمان ندانیم. بلکه بالاتر از‌‌این، چنین تلقی از موضوع رمان بسیاری از شخصیت‌های برجسته و ممتاز ‌‌ایمانی و اعتقادی و وارسته و الگو را از ساحت داستان نویسی معاصر‌‌ ایران خارج می‌کند. نکته ‌‌این است که درست است که قالب رمان در غرب پدید امده و بر اساس تجربیات و موطن فکری و فرهنگی مبانی برای آن تاسیس شد اما ما در ‌‌ایران اسلامی‌ و در تحلیل گونه‌های ادبی‌مان چه ضرورتی دارد که از ‌‌این تعاریف استفاده کنیم؟ ‌‌اینها وحی منزل نیستند و ما نیازمند تاسیس و تولید نظریه در‌‌این باره هستیم.

شاکری در ادامه با اشاره به نقل قول کاموس که گفت رمان عامه پسند تک بعدی است و فکر را به چالش نمی‌کشد توضیح داد: ‌‌اینجا می‌توان سئوال کرد که‌‌ آیا اساسا به چالش کشیدن فکر توسط رمان یک هدف اصیل است که در غیر‌‌این صورت اثر داستانی از حوزه رمان خارج می‌شود؟ ثانیا معنای به چالش کشیدن فکر چیست؟‌‌ آیا بدین معنی است که باور و ‌‌ایمان قلبی را دچار تزلزل می‌کند یا در ساحت عقل نظری یقین را به شک بدل می‌کند؟ اگر‌‌این گونه باشد که اصلا ارزش تلقی نمی‌شود. فرض کنیم رمانی ‌‌ایمان را در مخاطب مضاعف کرد یا یقین را به مراتب عالی تر رساند‌‌آیا‌‌این رمان عامه پسند خواهد بود؟ درباره شخصیت در رمان‌‌اینگونه بیان شد که رمان عامه پسند تیپ‌های تکراری هستند و شخصیت‌های رمان عامه پسند بازیافتی بوده و از شخصیت‌های اسطوره‌‌ای وام گرفته می‌شوند.‌‌ این معیار نیز قابل تردید است. شما ببینید ادبیات دفاع مقدس ما عموما در نگره متعهدانه و انقلابی با قیام عاشورا و شخصیت‌هایش با شخصیت‌های آن دوره مقایسه می‌شوند و گویا عاشورای دیگری دارد اتفاق می‌افتد. ‌‌آیا ‌‌این به معنای تکرار شخصیت‌ها است و بازتولید انها است؟

او گفت: نقش رمان‌های عامه پسند در بین آثار داستانی تولید شده در ادبیات معاصر ما بسیار مهم و تعیین کننده است اما به دلیل کم اهمیت شماری ‌‌این گونه بحث‌های جدی و فلسفی در‌‌این باره رونق چندانی ندارد. ما لازم است بحث درباره ادبیات داستانی مطلوب انقلاب اسلامی‌ را در محافل دانشگاهی پیش ببریم و به ‌‌این نکته متوجه شویم که جایگاه رمان عامه پسند در ادبیات مطلوب انقلاب اسلامی ‌چیست؟‌‌ آیا گونه‌‌ای در کنار گونه‌های دیگر یا‌‌ اینکه‌‌این گونه منحل در عالی ترین گونه‌هایی خواهد شد که مخاطب عام را جذب خواهد کرد.

در هیچ جایی از معارف ما، بیانی را سراغ ندارم که دفاع مقدس و جهاد فی‌سبیل‌الله را تباهی بداند

به گزارش خبرگزاری فارس، دومین نشست از سلسله جلسات «رستاخیز واژه‌ها» با موضوع خدمات متقابل ادبیات داستانی و دفاع مقدس با حضور محمد حنیف، نویسنده و احمد شاکری عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.

* حنیف:  از جنگ جهانی اول و دوم هنوز هم رمان‌های زیادی نوشته می‌شود

در ابتدای این نشست، محمد حنیف با اشاره به خاص بودن سوژه‌های برآمده از دل جنگ گفت: سوال مهمی وجود دارد و آن هم این است که چرا با اینکه جنگ و دفاع مقدس، یک موضوع همانند دیگر موضوعات است، حجم وسیعی از داستان و رمان با موضوع ادبیات دفاع مقدس، چه در ایران و چه در خارج از ایران نوشته شده است؟ در پاسخ به این سوال باید گفت در ادبیات گذشته، گونه‌های حماسی نظیر شاهنامه و یا ادیسه هومر جایگاه شاخصی در ادبیات دنیا داشته است. 

وی اضافه کرد: از جنگ جهانی اول و دوم سالهای زیادی می‌گذرد، اما هنوز هم شاهد رمان‌های زیادی هستیم که در این بستر نوشته می‌شود. این موضوع چه دلیلی دارد؟ آیا به این دلیل است که جنگ، وحشتی عمومی به همراه دارد یا تعداد زیادی جان خود را از دست می‌دهند؟ زلزله، سونامی و آتش‌فشان هم این‌چنین هستند. به نظرم جنگ برخلاف این موارد مشابه، همه‌گیر است؛‌ یعنی تمام آحاد یک ملت را درگیر می‌کند و البته با غرور و هویت ملی درگیر می‌شود و به همین دلیل در ذهن‌ها باقی می‌ماند. از طرف دیگر، بعد فرهنگی جنگ، بیش از هر بعد دیگری از آن باقی می‌ماند. 

حنیف با اشاره به اینکه جنگ می‌تواند جامعه را دگرگون کند، گفت: جنگ حادثه بزرگی است که در تمام عرصه‌ها، جامعه را دگرگون می‌کند. این دگرگونی شامل موضوعاتی نظیر ایجاد موج مهاجرت میلیونی، تضاد فرهنگی، وحشت در بمباران‌ها، شهادت، معلولیت و … است. از این روی، یکی از کارکردهای ادبیات این است این تاثیرات را به صورت عینی و جزئی‌نگارانه ارائه بدهد. 

این نویسنده و منتقد ادبی درخصوص تاثیر دفاع مقدس بر ادبیات داستانی گفت: یکی از اولین تاثیرات مهم آن، خلق آثار قابل توجهی با موضوع جنگ و دفاع مقدس در ادبیات داستانی ایران است در حالی که تا پیش از این چنین موج بزرگی را نداشتیم. آماری که کتابخانه تخصصی جنگ واقع در حوزه هنری از شهریور ۱۳۵۹ تا آذر ۱۳۹۸ می‌دهد این است که از مجموع ۱۷۷۰۸ کتاب که با موضوع دفاع مقدس نوشته شده است، ۱۵۶۹ عنوان آن یعنی نزدیک به ۹ درصد داستان است. دومین تاثیر آن که پس از جنگ رخ می‌دهد، این است که ادبیات عامه‌پسند رو به افول رفته و ادبیات متعهد خصوصا در دهه اول انقلاب اوج می‌گیرد. تاثیر سوم، رواج مفاهیمی نظیر ایثار، ازخودگذشتگی، دلاوری، غیرت و … است. این مسائل تا پیش از این کمتر بیان شده است. اگر جنگ نبود شاید بسیاری از سردارانی که امروز آنان را می‌شناسیم، هرگز شناخته نمی‌شدند. 

وی با اشاره به خدمات ادبیات داستانی بر دفاع مقدس گفت: اولین تاثیر این است که ادبیات داستانی کمک کرد تا آثاری نوشته شود که باعث غرور ملی ماست و از این منظر باعث ماندگاری خیلی از مفاهیم شد. هم‌چنین ادبیات داستانی در بسیاری از هنرهای دیگر نظیر سینما، نمایش، انیمیشن و … متجلی شده است. در حقیقت، ادبیات داستانی از این طریق به ثبت هنری حماسه‌های جنگ کمک کرد. تاثیر سوم این است که ادبیات داستانی، عوارض جنگ و تاثیرات آن را در جامعه نشان می‌دهد و از این منظر ادبیات دفاع مقدس صلح را ترویج می‌کند. این ادبیات به سیاست‌مداران کمک می‌کند تا جایی که می‌توانند از دیپلماسی استفاده کرده و به آتش جنگ ندمند. همچنین ادبیات داستانی و هنر به تقویت روحیه حماسی در کشور کمک می‌‌کند و باعث پالایش روح می‌شود. تاثیر پایانی نیز این است که ادبیات داستانی دفاع مقدس در مقاطعی میزان مخاطبان کتاب را بالا برد. البته در کنار این تاثیرات مثبت می‌توان گفت که بعضی از ناشران متاسفانه با اقداماتی غیرحرفه‌ای، ذائقه مخاطب را پایین آوردند و جایگاه ادبیات داستانی ما را تضعیف کردند. 

* شاکری: آیا دفاع مقدس لطماتی به ادبیات داستانی زده است؟

احمد شاکری دیگر سخنران این جلسه بود. او در ابتدای صحبت‌های خود گفت: یکی از موضوعاتی که در خدمات متقابل ادبیات داستانی و دفاع مقدس باید مورد توجه قرار گیرد توجه به بیانیه گام دوم انقلاب است. در این بیانیه، رهبر معظم انقلاب، تصویری از گذشته و چشم‌اندازی از آینده ارائه می‌دهند. در این بین موضوع دیگری هم دارای اهمیت است و آن هم این است که موضوع خدمات متقابل ادبیات داستانی و دفاع مقدس از منظر چه اولویتی بررسی شود؟ برای مثال، شاید عده‌ای بگویند خاطره‌نویسی از ادبیات داستانی پیشی گرفته است. 

وی با مطرح کردن یک سوال، صحبت‌های خود را ادامه داد و گفت: وقتی از خدمات صحبت می‌کنیم،‌ ممکن است این موضوع به ذهن متبادر شود که فقط ابعاد مثبت و سازندگی مطرح می‌شود در حالی که بعد دیگری هم وجود دارد و آن هم لطمات، خسارات و اختلال‌هاست. آیا ادبیات اختلالی ایجاد کرده و خسارتی به دفاع مقدس زده است؟ آیا دفاع مقدس لطماتی به ادبیات داستانی زده است؟ این موضوعات قابل طرح و بررسی است. فلذا باید عنوان بحث را از خدمات به فرصت‌ها و تهدیدها ببریم. 

شاکری با اشاره به تاثیرات دفاع مقدس بر ادبیات داستانی گفت: یکی از تاثیرات دفاع مقدس بر ادبیات داستانی این است که برای ادبیات تولید موضوع، مضمون و شخصیت کرد. هم‌چنین برای آن تامین مخاطب کرد و موجب شد مراکز حمایتی موضوعی پدید بیایند. البته در کنار آن عده‌ای معتقدند که مصلحت‌های دوران جنگ، ادبیات داستانی را چارچوب‌بندی کرد. حتی ممکن است جریان روشنفکری بگوید که دفاع مقدس باعث ایجاد شبه مضمون شد. البته لازم است به این موضوع توجه داشته باشیم که بین ادبیات داستانی و دفاع مقدس یعنی یک قالب و یک واقعه تاریخی، نسبت و تقدم و تاخر زمانی وجود دارد. یعنی نسبت ادبیات مقدم‌تر از بعد زمانی دفاع مقدس است. 

شاکری با تاکید بر اینکه نقش خیال در ادبیات دفاع مقدس از اهمیت زیادی برخوردار است، گفت: در بررسی ارتباط و تاثیرگذاری بین ادبیات و دفاع مقدس باید به عنصر خیال توجهی ویژه کرد. خیال به معنای دخل و تصرف و افزودن چیزی که نبوده است. این موضوع در حالی است که دفاع مقدس امری واقع و مسلم است و شاید نتوان چیزی را به آن اضافه یا کم کرد. حال باید این سوال را پرسید که خدمات امر مخیل به دفاع مقدس چیست؟ یعنی ورود خیال چه کمکی در پرداخت به دفاع مقدس در ادبیات داستانی می‌کند؟ البته در خاطره‌نگاری چنین فاکتوری را نمی‌توان بررسی کرد. هم‌چنین باید این موضوع را بررسی کرد که کسانی که جریان ادبیات متعهد را راه‌اندازی کردند بیشتر متاثر از نفس و حقیقت دفاع مقدس بودند یا تاثیر گرفته از فرم‌های روایی؟ به نظر می‌رسد که بیشتر متاثر از حقیقت دفاع مقدس بودند. این موضوع در حالی است که کسانی که ادبیات سیاه نوشتند، بیشتر از آنکه از خود دفاع مقدس متاثر باشند، تحت تاثیر قالب بودند. 

وی خاطرنشان کرد: به نظرم در تحلیل و بررسی تاثیر ادبیات و دفاع مقدس نمی‌توانیم بی‌توجه به ادبیات انقلاب اسلامی باشیم چرا که ادبیات دفاع مقدس در طول ادبیات انقلاب اسلامی است؛ ثانیا این خدمات متقابل صرفا این‌گونه نبوده است که میان دفاع مقدس و ادبیات داستانی باشد بلکه میان ادبیات داستانی و انقلاب اسلامی هم هست. خدماتی که دفاع مقدس بر ادبیات داستانی انجام داده است، می‌تواند ذیل انقلاب اسلامی باشد. بدین معنی که هر خدمتی که دفاع مقدس بر ادبیات کرده است، گویا انقلاب اسلامی به ادبیات کرده است. 

* موضوعات جدیدی که پس از دفاع مقدس به ادبیات اضافه شد

حنیف در بخش دیگری از صحبت‌های خود درباره موضوعات جدیدی که پس از دفاع مقدس به ادبیات اضافه شده است، گفت: از جمله موضوعات جدیدی که بعد از دفاع مقدس داشتیم، مهاجرت و جنگ‌زده است که مثلا در کتاب «مهاجر کوچک» آقای رهگذر بدان اشاره شده است. یا مثلا حضور کودکان و نوجوانان در جنگ، پیش از دفاع مقدس کمتر در ادبیات ما مطرح شده است اما نمونه این موضوع را در کتاب «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» آقای دهقان می‌بینید. جنگ شهرها و مردم موضوع جدید دیگری است که پس از دفاع مقدس رنگ و بوی جدیدتری به خود گرفت. برای مثال کتاب «دختر لوطی» شهریار عباسی از جمله همانهاست. طنز در جنگ یکی دیگر از موضوعات جدید است. این موضوع در کتاب «گردان قاطرچی‌ها» داود امیریان آمده است. موضوعات ماورالطبیعه در جنگ، جانبازان، تاثیر روانی جنگ بر مردم و جامعه و به ویژه زنان، مباحث فلسفی و … از جمله مباحثی است که پس از دفاع مقدس بیشتر مورد توجه قرار گرفت. 

* در هیچ جایی از معارف ما، بیانی را سراغ ندارم که دفاع مقدس و جهاد فی‌سبیل‌الله را تباهی بداند

شاکری در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا ادبیات داستانی دفاع مقدس ذیل ادبیات دینی قرار می‌گیرد یا خیر، گفت: بنده معتقدم که ادبیات داستانی دفاع مقدس با اشاره به حقایق دینی موجود در دفاع مقدس، در ذیل ادبیات دینی و ادبیات انقلاب اسلامی قرار می‌گیرد. اشاره شد که عده‌ای می‌گویند در جنگ تباهی داشتیم و به همین دلیل در ادبیات دفاع مقدس تاکید می‌شود که باید از دیپلماسی استفاده کرد؛ در هیچ جایی از معارف ما، بیانی را سراغ ندارم که دفاع مقدس و جهاد فی‌سبیل‌الله را تباهی بداند. نه تنها تباهی در آن نیست، بلکه افقی نورانی است. حتی در تعبیر جهاد فی سبیل‌الله گفته شده است که بابی از بهشت است که فقط برای اولیاست. بنابراین دفاع مقدس حرکت کلی و قدسی است و دوم این که در آن تباهی راهی ندارد. در آن رنج و خسارت هست اما تباهی و سیاهی در آن وجود ندارد.

تقریظ تکه‌ای از پازل منظومه فکری و فرهنگی مقام معظم رهبری است

به گزارش خبرگزاری فارس، نشست «پیام تقریظ»، در دومین روز از هفته کتاب، با حضور رحیم مخدومی نویسنده دفاع مقدس مریم فردوسی از داستان‌نویسان کشور، احمد شاکری از نویسندگان، پژوهشگران و منتقدان شناخته شده در عرصه ادبیات متعهد انقلاب اسلامی و ایوب دهقانکار مدیرعامل مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران با مشارکت مجمع ناشران دفاع مقدس در مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.

* مخدومی: تقریظ از ابتکارات مقام معظم رهبری در تیرماه ۱۳۷۰ است

رحیم مخدومی، نویسنده دفاع مقدس در این نشست با اشاره به مفهوم تقریظ گفت: مشخصاً منظور از تقریظ، تقریظ رهبری است. اگرچه عنوان تقریظ، کلی است و قبل از اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی به این موضوع به طور جدی بپردازند، منتشر شود و در منظر فضای ادبیات قرار گیرد، تقریظ وجود داشته اما خاموش بوده است.

وی اظهار کرد: تاریخچه تقریظ قدیمی است و به حدود ۲ هزارسال قبل برمی‌گردد و به معنای ستودن مکتوب مطلبی است که در قالب نوشته‌ای مختصر و یا آمیخته به طنز و امثال و حکم است. اما تقریظ رایج نبود و فعالان حوزه ادبیات هم اذعان دارند که تا دهه ۷۰ این موضوع رایج نبوده و ترویج آن توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی اتفاق افتاده و شاید اگر رهبری این اقدام را انجام نمی‌دادند ما هم امروز با عنوان بررسی یادداشت‌ها دور هم جمع می‌شدیم. این اقدام در واقع از ابتکارات مقام معظم رهبری در تیرماه ۱۳۷۰ است. ایشان در نشستی که با حضور فعالان حوزه ادبیات و هنر مقاومت که همان سوره مهر امروز است برگزار شد، فرمودند تمام آثاری که توسط این مرکز تولید می‌شود من می‌خوانم و تقریظ می‌نویسم.

* فردوسی: تقریظ رهبری لزوماً مطلبی ستودنی در تمجید کتاب نیست بلکه به نقاط ضعف کتاب هم اشاره شده است

مریم فردوسی، از داستان‌نویسان کشور و نویسنده کتاب «هزارگره» در این نشست، تقریظ را از چند جنبه مورد بررسی قرار داد و گفت: یادداشتی که مقام معظم رهبری در کتاب‌ها می‌نویسند، آثار و تبعاتی بر روی کتاب، آینده کاری نویسنده، فعالیت‌های ناشر و حتی روی مخاطبان دارد. اگر به این یادداشت‌ها با تعریف تقریظ نگاه کنیم لزوماً باید مطلبی ستودنی و در تمجید کتاب باشد در صورتی که در تقریظ رهبری مشاهده می‌شود که به نقاط ضعف کتاب هم اشاره شده است از این جهت می‌توان گفت این تقریظ‌ها خاص ایشان است.

وی اظهار کرد: درمورد اثرگذاری تقریظ‌های رهبری باید گفت که قطعاً باعث می‌شود کتاب پرفروش شود، مسیر کاری نویسندگان تعیین خواهد شد و باعث دیده شدن، سفارش گرفتن آثار و … می‌شود، در مورد ناشران نیز، چون کتاب پرفروش می‌شود، ممکن است ناشر را در همان موضوع نگه دارد و آثار را در همان شکل اولیه که تأیید گرفته چاپ کند و اینکه ناشر در این مسیر چقدر حرفه‌ای عمل کند و به مخاطب بپردازد مهم است. در حوزه مخاطبان هم ما مخاطبانی داریم که کتابخوان نیستند، اما رهبر معظم انقلاب اسلامی را به عنوان یک شخصیت دوست‌داشتنی و مراد قبول دارند و از ایشان پیروی می‌کنند و مطالعه کتابی که ایشان معرفی کنند را به عنوان تکلیف شرعی می‎دانند و مطالعه می‌کنند.

* شاکری: برخی تقریظ‌ها سرمنشأ پژوهش‌های گسترده هستند

احمد شاکری، از نویسندگان، پژوهشگران و منتقدان شناخته شده در عرصه ادبیات متعهد انقلاب اسلامی در ادامه این نشست به آثار و و ثمرات تقریظ‌های رهبر معظم انقلاب اسلامی در حوزه کتاب اشاره کرد و گفت: این موضوع با توجه به اهمیتی که دارد کمتر مورد بحث قرار گرفته است، بنابراین بحث در این زمینه بکر است و ممکن است سؤالات فراوانی وجود داشته باشد و برخی سؤالات شناخته شده نیست و نیاز به گفت‌وگوی مستمر دارد.

وی همچنین به ۲۳ محور که در این زمینه جای بحث دارد اشاره کرد و افزود: برخی تقریظ‌ها سرمنشأ پژوهش‌های گسترده هستند. عنوان کلی را می‌توان فلسفه تقریظ دانست که مواضع سه گانه آن شامل موضوع پیشا تقریظ، تقریظ و پساتقریظ است. یکی از محورها، ضرورت‌ها و الزاماتی است که پدید می‌آید و تقریظ شکل می‌گیرد و پساتقریظ به اتفاقاتی که پس از تقریظ روی می‌دهد و تأثیراتی که می‌گذارد مربوط می‌شود.

شاکری عنوان کرد: یکی از محورهایی که جای بحث دارد، بحث تقریظ و تحلیل است. واکنش‌ها نسبت به تقریظ و تحلیل متفاوت است. مثلاً رهبر معظم انقلاب اسلامی در ۳۱ شهریور امسال در جلسه مجازی با پیشکسوتان عرصه دفاع مقدس عنوان کردند که دست‌های تحریف در کمین دفاع مقدس است و تاکنون در حوزه ادبیات هیچ‌کس تحلیلی در این زمینه ارائه نکرده است.

وی با بیان اینکه مراتبی در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب اسلامی وجود دارد، اظهار کرد: اینکه چقدر تقریظ‌ها دلالتگر هستند و اینکه آیا تقریظ ستایش‌آمیز است، مقدمه است یا به درخواست نویسنده صورت گرفته؟، هدف تقریظ، تفاوت تقریظ با نقد و یادداشت، تقریظ در دو ساحت پیشینی و پسینی، انواع متعلق‌های تقریظ بر اساس قالب، نوع و گونه، تقریظ در دوگانه پیشنهاد یا انتخاب، تحلیل، نقد، کارکردها و کاربردهای تقریظ، نویسنده تقریظ، نسبت تقریظ با ارکان هندسه معرفتی، مخاطب تقریظ، مفاد تقریظ که به چه چیز اشاره دارد، مصداق‌گزینی تقریظ، ضرورت‌های انتشار تقریظ و مدیریت انتشار تقریظ از جمله مواردی است که در رابطه با موضوع تقریظ باید مورد بررسی قرار گیرد.

* مخدومی: تقریظ اتفاقی در دنیای ادبیات است که اثرگذار بوده و فضای ادبیات را رونق بخشیده است

مخدومی این نشست را آغازی برای ادامه مسیر در زمینه ارائه مقالات و برگزاری نشست‌ها با موضوع تقریظ عنوان کرد و گفت: به هرحال تقریظ اتفاقی در دنیای ادبیات است که اثرگذار بوده و فضای ادبیات را رونق بخشیده به همین دلیل نمی‌توان از این موضوع مؤثر به سادگی گذشت و حتماً باید مورد توجه قرار گیرد.

وی با بیان اینکه در این نشست قصد داریم ثمرات و آسیب‌های تقریظ را مورد بررسی قرار دهیم، عنوان کرد: تقریظ سه وجه دارد، وجه اول صادرکننده است که از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی صورت می‌پذیرد، اگرچه پیش از این هم از سوی بزرگان این اقدام انجام می‌شده اما با این جدیت و کثرت نبوده و جایگاه صادرکننده تقریظ نیز، جایگاهی نبوده که بتواند جامعه را تحت تأثیر قرار دهد. به هر حال اتفاق خوبی رخ داده و باید به عنوان الگو مورد توجه قرارگیرد و افرادی که در جایگاه سرگروهی قرار دارند، خود را طرف حساب این الگو ببینند و در حیطه مورد اختیارشان از این سنت پیروی کنند.

مخدومی در ادامه به آسیب‌شناسی تقریظ پرداخت و گفت: برخی به موضوع تقریظ انحصاری نگاه می‌کنند و به عنوان الگو و رهنمود نگاه نمی‌کنند و بجای اینکه به تقریظ به عنوان نقشه راه بیاندیشند، آن را به عنوان مقصد می‌بینند.

وی افزود: دو مخاطب برای تقریظ متصور هستیم، یکی پدیدآورنده اثر است که می‌تواند، نویسنده، راوی و ناشر باشد و نکاتی که بیان می‌شود یا نقدهایی که صورت می‌گیرد چون قابلیت نشر دارد و از جانب شخصی صورت می‌گیرد که مخاطب خود را فرد خاصی نمی‌بیند، شاید بشود گفت که اصلی‌ترین مخاطب تقریظ، عامه مردم هستند.

نویسنده دفاع مقدس درباره ثمرات تقریظ گفت: به نظر می‌رسد رهبر معظم انقلاب اسلامی در بحث تقریظ به نوعی تبلیغ کتاب و گفتمانی خاص از دوره خاص را مد نظر دارند و هدف تبلیغ و ترویج کتابخوانی در خانواده‌هاست. همچنین رهبر معظم انقلاب در تقریظ‌ها نقد و تحلیل‌هایی دارند که متوجه نویسنده‌هاست و باید مورد توجه قرار گیرد.

* شاکری: باید به مجموعه بیانات رهبری توجه شود زیرا تا منظومه فکری ایشان استخراج نشود، تقریظ قابل استنباط نیست

شاکری در بخش دیگری از سخنان خود در رابطه با فواید تقریظ گفت: زمانی می‌توانیم به آورده‌های تقریظ و فواید آن اشاره کنیم که آن را تحلیل کنیم و این کار چند ثمره دارد، نخست اینکه ورودمان به مقوله تقریظ دقیق و پژوهشگرانه خواهد بود و چنین ورودی نیاز به تعریف‌گزینی دارد.

وی اظهار کرد: نکته دیگر اینکه ضمن اینکه به تقریظ‌ها نگاه می‌کنیم باید به مجموعه بیانات رهبری توجه شود زیرا تا منظومه فکری ایشان استخراج نشود، تقریظ قابل استنباط نیست. درواقع مراتبی برای مخاطب تقریظ وجود دارد و هر مرتبه وظیفه‌ای دارد، تقریظ برای مخاطب عام انگیزه ایجاد می‌کند تا کتاب بخواند اما برای اهل فن، نوعی یاددادن ماهیگیری است، اما نباید ادبیات را معلق به تقریظ کنیم.

* دهقانکار: تقریظ درواقع راه را نشان می‌دهد و هموار کردن مسیر با جامعه مخاطب است

ایوب دهقانکار، مدیرعامل مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران نیز طی سخنانی در این نشست موضوع تقریظ را مورد بررسی قرار داد و گفت: از باب تمثیل واژه تقریظ را می‌شود به واژه عربی «إِنَّ» تشبیه کرد و نقش دستوری که در مقابل «إِنَّمَا» دارد، «إِنَّ» واژهای تأکیدی و توصیه و به معنی همانا است و در کنار آن، واژه «إِنَّمَا» قرار دارد که محصوری است و در زبان فارسی، «إِنَّمَا» را اینگونه ترجمه می‌کنند که (این است و جز این نیست) و تقریظ بیشتر ناظر به «إِنَّ» است. وقتی تقریظی صورت می‌گیرد، قطعاً در آن پیشنهاد است و حتی ممکن است تأکید هم باشد، اما نه تأکیدی که توأم با انحصار باشد. تقریظ درواقع راه را نشان می‌دهد و هموار کردن مسیر با جامعه مخاطب است.

وی اظهار کرد: وقتی کتابی تقریظ می‌گیرد، انتظار می‌رود که کتاب احیاء شود و پویایی در آن صورت بگیرد نه اینکه وقتی تقریظ شد به هدف رسیدیم و تمام. تقریظ درواقع ابتدای راه است نه اینکه هدف نهایی مؤلف یا ناشر گرفتن تقریظ باشد، چون قرار است با یک پیدیده و یک اثر پویا و زنده سروکار داشته باشیم.

دهقانکار بیان کرد: از باب مدیریت فرهنگی، بنظرم برای هر آفرینش ادبی سه ساحت می‌شود قائل شد که شامل کاشت، داشت و برداشت است. مرحله کاشت مرحله‌ای است که اثر در ذهن نگارنده و خالق است و وقتی به رشته تحریر درمی‌آید قاعدتاً اثری خلق شده و مرحله کاشت است و مرحله بعد مرحله داشت است که از نشر اثر شروع می‌شود و تا مرحله پرداخت اثر از حمایت‌ها و ترویج‌ها را شامل می‌شود و در مرحله برداشت هم وقتی اثر خلق شد و مرحله داشت به خوبی انجام شد به مرحله برداشت می‌رسد که کارآمدی و اثرگذاری آن محصول است. لذا بحث تقریظ ناظر به مرحله دوم یعنی پردازش اثر است. ما حتماً باید راهبرد را در نظر بگیریم و بر اصول تأکید کنیم نه بر مصداق‌ها، قطعاً اثر تقریظی هم یک مصداق برای اصول مد نظر است.

آرمان‌خواهان دیروز، سکولارهای امروز؛ چالش جدید در ادبیات انقلاب

احمد شاکری معتقد است: مسئله خطرناکی که آرمان‌خواهی را با چالش روبرو می‌کند،‌ نه چالش گفتمان سکولار که چالش گفتمانی است که ظاهراً قرائتی از انقلاب در آن موجود است اما به هیچ وجه آرمان‌خواه نیست و از آن عدول کرده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، انقلاب اسلامی در حالی چهلمین سالگرد پیروزی خود را پشت‌سر گذاشت و قدم به دهه‌ پنجم حیات خود نهاد که اگرچه دشمنان گمان‌های باطلی در سر داشتند اما دوستانش در سراسر جهان، امیدوارانه آن را در گذر از چالش‌ها و به‌دست آوردن پیشرفت‌های خیره‌کننده، همواره سربلند دیده‌اند. در چنین نقطه عطفی، رهبر انقلاب با صدور «بیانیه‌ گام دوم انقلاب» و برای ادامه‌ این راه روشن، به تبیین دستاوردهای شگرف چهار دهه گذشته پرداخته و توصیه‌هایی اساسی به‌منظور «جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ» ارائه فرموده‌اند.

بیانیه‌ «گام دوم انقلاب» تجدید مطلعی است خطاب به ملت ایران و به‌ویژه جوانان که به‌مثابه منشوری برای «دومین مرحله خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی» خواهد بود و «فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی» را رقم خواهد زد. این گام دوم، انقلاب را «به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنا فداه) هست» نزدیک خواهد کرد. با توجه به اهمیت این بیانیه و لزوم تبدیل این بیانیه از گفتار به یک گفتمان و الگوی اجرایی، اولین جلسه از سلسله نشست‌های راهکارهای تحقق بیانیه گام دوم در حوزه فرهنگ، هنر و ادبیات با محوریت شعر و داستان با حضور احمد شاکری نویسنده و منتقد، پدرام پاک‌آیین کارشناس فرهنگی و رضا اسماعیلی شاعر در باشگاه خبرنگاران پویا برگزار شد. در این نشست که با همکاری انجمن قلم ایران و خبرگزاری تسنیم، برگزار شد، به موضوعات مختلفی از جمله تجلی آرمان‌خواهی در ادبیات چهار دهه گذشته ایران، چرایی لزوم پرداختن به آرمان در ادبیات انقلاب در چله دوم، ویژگی‌های روایت آرمانی و… پرداخته شد که می‌توانید مشروح آن را در اینجا و اینجا بخوانید. در بخش سوم این نشست که در ادامه منتشر می‌شود، موضوع چرایی لزوم حمایت‌ها برای خلق اثر داستانی آرمان‌گرا مورد بررسی قرار گرفت. همچنین چالش‌های جدید پیش‌روی هنر و ادبیات انقلاب نیز طرح شد که شاکری در این زمینه معتقد است: مسئله خطرناکی که آرمان‌خواهی را با چالش روبرو می‌کند،‌ نه چالش گفتمان سکولار که چالش گفتمانی است که ظاهراً قرائتی از انقلاب در آن موجود است اما به هیچ وجه آرمان‌خواه نیست و از آن عدول کرده است. مشروح بخش سوم به این شرح است:

*اسماعیلی: با توجه به ظرفیت‌هایی که در سال‌های اخیر در حوزه خاطره‌نویسی به ویژه خاطره‌نویسی دفاع مقدس شاهد هستیم؛ اعم از ارائه محتوا، استقبال مخاطبان، تأیید مقام معظم رهبری با انتشار تقریظ‌ها و … و همچنین ضعف‌هایی که در حوزه رمان‌ شاهد هستیم، آیا می‌توانیم این اداعا را داشته باشیم که ما در خاطرات شاهد یک روایت آرمانی هستیم؟

شاکری: البته تعریف روایت آرمانی در خاطره متفاوت با رمان است. خاطره قالب مادون رمان است. صورت آرمانی خاطره هیچ وقت به صورت مرتبه آرمانی رمان نمی‌رسد؛ البته در خاطره هم شکل آرمانی را به دست نیاوردیم هرچند جهشی پس از انتشار «دا» و برخی دیگر از آثار رخ داد.

رسیدن به روایت آرمانی نیاز به تأمین مصالح دیگر ظرفیت‌ها دارد. در مورد حمایت دولتی باید توجه داشت این است که حمایت دولتی مسئله ما نیست، در طرح سوال اساساً دوگانه دولت و غیر دولت دوگانه‌ای نیست که نمی‌توان چندان به آن اعتماد کرد. در ادبیات رایج وقتی بحث دولت مطرح می‌شود، نوعاً دولت به معنای حاکمیت در نظر گرفته می‌شود و معمولاً نیز کسانی به دولت می‌تازند که ادبیات مردمی و غیر دولتی را پیگیری می‌کنند. از نظر این دسته از افراد، دولت یعنی همان حاکمیت،‌ حاکمیت یعنی جمهوری اسلامی؛ لذا وقتی این را مطرح می‌کنند که آیا دولت باید حمایت کند یا نه؟ دقیقاً حمایت حاکمیت از ادبیاتی را تعبیر می‌کنند و مدنظر قرار می‌دهند که ارزش‌های شناخته شده و رسمی به دنبال آن هست. در اینجا این پرسش مطرح می‌شود که آیا جریان سکولار و جریانی که آرمان‌های دینی را دخالت نمی‌دهند، توانسته‌ از حمایت‌های دولتی بهره ببرد؟ تجربه نشان داده که این نوع جریان‌ها گاه بیشتر از جریان‌های متعلق به انقلاب از حمایت دولت استفاده کردند و از طرف دیگر، از حمایت‌های معنوی و مادی از آن سوی مرزها نیز برخوردار بودند؛ حمایت‌هایی که هیچ‌گاه جریان انقلاب از آن بهره نبرده است.

*اسماعیلی: آقای پاک‌آیین بر لزوم حمایت‌های دولتی در تولید و خلق رمان آرمانگرای انقلاب تأکید دارند. آیا فکر می‌کنید که اصلاً می‌توان در سایه حمایت‌های دولتی رمانی با چنین ویژگی‌هایی خلق کرد؟ اگر بله، چرا در سال‌های گذشته به رغم وجود این حمایت‌ها و مراکزی که به این امر می‌پردازند، آثار متعددی در این تراز منتشر نشده است؟

شاکری: اصل حمایت امری است غیر قابل اجتناب. حتماً حاکمیت باید حمایت کند، اما مسئله و پرسش اصلی موضوع حمایت نیست، بلکه شکل حمایت است. کسانی که حمایت دولتی را نقد و یا روشنفکرانی نقض می‌کنند، معمولاً درباره متعلق، شکل و نوع و فرایند حمایت است؛ به ویژه آنچه بر آن معمولاً تأکید می‌کنند حمایت دولت و عدم حمایت در بحث ممیزی است. سفارش‌نویسی نیز موضوع دیگری است که در این زمینه مطرح می‌کنند.

آنچه اهمیت دارد، مراتب است. حتماً دولت باید حمایت کند و حتماً متعلق حمایتش نیز نباید تنها رمان باشد. دانشگاه‌ها در تولید و تبیین مکتب، رسانه‌ها، جریان‌های نقد و … نیز باید در کنار دولت به حمایت از ادبیات آرمان‌خواه انقلاب برآیند.

نکته این است که ما الان با سه جریان مواجهیم؛ نخست این است که وقتی آرمان‌خواهی را به عنوان موضوع و مسئله برای حوزه ادبیات فرض می‌کنیم، آنچه عوض نشده انقلاب اسلامی و جریان جاری است. بیانیه گام دوم نیز به همین نکته اشاره دارد که انقلاب ما تغییر نکرده است؛ انقلاب ما از انقلابی که در بهمن ۵۷ رخ داد، عوض نشده است، همان آرمان‌ها را دارد. حتی بیانیه تأکید دارد که فارغ از جریان‌های زاویه‌دار، مردم یعنی بدنه جامعه تغییر نکرده است، اما مسئله اصلی اینجاست که قلب برخی از مسئولان قلبی نیست که در بهمن ۵۷ و دوران دفاع مقدس بود.

آرمان‌خواهان دیروز، سکولارهای امروز؛ چالش جدید ادبیات انقلاب

مسئله خطرناکی که آرمان‌خواهی را با چالش روبرو می‌کند،‌ نه چالش گفتمان سکولار که چالش گفتمانی است که ظاهراً قرائتی از انقلاب در آن موجود است اما به هیچ وجه آرمان‌خواه نیست و از آن عدول کرده است. این امر متعلق به جریان مرددی است که آقای اسماعیلی با احتیاط از آن با عنوان روشنفکری دینی به عنوان قبیح کلمه یاد کردند. این‌ها افراد و جریان پرنفوذ و پرتأثیری هستند که قطعاً از جریان ادبیات متعهد فاصله گرفته و همراه جریان سکولار شده‌اند ولی ظهور آنها، نمود ضد انقلاب نیست. خیلی از این‌ها جزو پیشگامان انقلاب و دفاع مقدس بودند، به نظرم این گروه نفاق را در حوزه ادبیات دامن می‌زنند و فتنه‌های ادبی دقیقاً اینجا شکل می‌گیرد.

فتنه ادبی در راه است؟

فتنه معمولاً در جایی شکل می‌گیرد که باطل به خود صورت حق می‌دهد. الان مشکل ما با جریانی است که زمانی خودش بسیجی و انقلابی بوده، اما امروز گرایش‌های آشکار سکولار دارد اما مبانی خود را فریاد نمی‌زند. این موجب شکل‌گیری فتنه ادبی می‌شود که تشخیص آن حتی برای برخی از خواص نیز راحت نیست. به عنوان مثال، آرمان اعتقادی و اسلامی تبدیل به آرمان انسانی شده است؛ یعنی من و تویی که در دفاع مقدس در برابر هم قرار گرفتیم، بیش و پیش از آنکه حق و باطل باشیم، انسان هستیم؛ بیا درباره ارزش‌های انسانی با هم حرف بزنیم، این در حالی است که آرمان در بیان امام(ره) در قالب یک ایدئولوژیک مدون مطرح می‌شود، می‌فرمایند که جنگ ما جنگ اسلام و کفر بود.

مشکل ما با رژیم شاه به این دلیل بود که رژیمی فاجر و فاسق بود، این در حالی است که ما می‌بینیم یکی از مراکز انقلابی رمانی مربوط به این برهه منتشر می‌کند که نویسنده‌اش با صراحت اعلام می‌کند که ما در حق شاه بی‌انصافی کردیم! این چگونه با گفتمان امام(ره) جور در می‌‌‌آید؟ خطری که در درجه اول آرمان‌خواهی را تهدید می‌کند، دور ماندن ما از ارزش‌هاست.

*تسنیم: آقای پاک‌آیین فکر می‌کنید براساس بیانیه گام دوم انقلاب، برای هنر آرمان‌گرا چه ویژگی‌هایی می‌توان برشمرد؟

*پاک‌آیین: بیانیه گام دوم انقلاب سه منظر دارد؛ نخست تبیین دوباره آرمان‌های انقلاب اسلامی است. دیگر، بازخوانی کارنامه انقلاب و سوم، نقشه راه در ۴۰ سال دوم. این بیانیه نیاز به تفسیر نظری دارد و باید عیاری برآمده از خود بیانیه برای تفسیر آن داشته باشیم.

در عین اینکه باید از تبدیل این بیانیه به یک متن تشریفاتی و بالادستی معمول مراقبت کنیم و مانع از انزوای آن شویم، باید جلوی تقلیل‌گرایی نسبت به آن را نیز بگیریم. این بیانیه سند فقه فرهنگی و سیاسی ماست و نباید از آن دو قطبی هنر برای هنر یا هنر برای آرمان که یک دو قطبی منسوخ و غیر واقعی است، استنباط شود. هنر آرمانگرا وقتی مؤثر است که بیشترین ظرفیت انگیزشی و تأثیر در مخاطب و بالاترین درجات جوهر هنری را داشته باشد؛ به همین دلیل باید دقت کرد که مدیران حوزه فرهنگ برای حمایت از تولید آثار آرمان‌گرا دچار کمیت‌گرایی نشوند؛ زیرا تناسب میان کمیت و کیفیت در حوزه فرهنگ بسیار پیچیده و در برخی مواقع غیر ممکن است. عدد و رقم و آمار در بسیاری از مواقع در فرهنگ منسوخ است و این ماهیت فرهنگ است؛ زیرا طرح ایده حتی یک خطی نیازمند تأمل و گذشت زمانی طولانی است.

داشتن نگاه حداکثری؛ لازمه رسیدن به هنر تراز انقلاب

نکته دیگر این است که برای دست‌یابی به فرهنگ و هنر تراز گام دوم انقلاب ناگزیریم که به فرهنگ نگاه حداکثری داشته باشیم. این نگاه، فرهنگ را از سطح اقتصاد و سیاست خارج و به یک نظام فکری غالب تبدیل می‌کند.

از سوی دیگر، بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی بر جوان‌سازی تأکید دارد. جوان‌سازی به معنای نوگرایی در کنش‌گران و فرایندهاست. ما می‌دانیم که بین جوان و آرمان وثیق‌ترین و قوی‌ترین پیوند وجود دارد؛ هرجا جوانان در عرصه‌ای حضور داشتند، نقش آرمان در آنجا پررنگ‌تر بوده است.

پیام دیگر این بیانیه اجتماعی‌سازی دانش، معنویت، اخلاق و فرهنگ است. برداشت من از اجتماعی‌سازی در اینجا، عمومی‌سازی است که مردم نه تنها براساس سیاق این بیانیه مخاطب مسائل کشورند، بلکه مدیران آن نیز هستند. تشخیص بسیاری از مسائل به مردم از جمله نخبگان علمی و فرهنگی به ویژه جوانان سپرده شده است. یکی از لوازم جوان‌سازی و اجتماعی‌سازی، بسط تفکر شبکه‌ای بین نیروهای جبهه فرهنگی انقلاب است. باید شبکه‌های شکل‌گرفته در ساحت‌های فرهنگ و معنویت بتوانند ظرفیت اقدام جمعی و ساختارمند را فراهم کنند.

آرمان‌گرایی جزوی از هویت ملت ایران است

آرمان‌گرایی مورد تأکید مقام معظم رهبری در این بیانیه تنها یک لفظ نیست، بلکه هویت ملت ما را تشکیل می‌دهد. فرهنگ، هنر و رسانه‌ای که بخواهد در تراز این بیانیه رفتار کند، باید در شرایط فعلی صبر انقلابی را در بین آحاد جامعه ترویج دهد؛ زیرا در نگارش این بیانیه علاوه بر کارنامه‌خوانی انقلاب و ارائه نقشه راه آینده، به شرایط حال حاضر جامعه نیز توجه شده است.

بیشتر بخوانید
ویژگی‌های رمان تراز انقلاب اسلامی/ چرا ادبیات داستانی در زمینه آرمان‌خواهی تهی‌دست است؟

کاسبی شبه‌هنرمندان از نهادهای فرهنگی/ آیا رمان آرمان‌گرای انقلاب در سایه حمایت‌های دولتی متولد می‌شود؟

ما در مقابل حملات نرم دشمن با بهره‌گیری از صبر انقلابی است که می‌توان جامعه را مصون داشت. حمایت و تقویت فرهنگ و هنر آرمان‌گرا باید براساس قرائت‌های مقام معظم رهبری صورت گیرد، زیرا قرائت‌های دیگری هم وجود دارد که در جهت تحریف مبانی آرمان‌گرایی است و منتقدان فرهنگی و هنری باید با نور افکندن بر خطوط تحریف و انحراف تابلوی راهنما در مسیر اصیل انقلاب اسلامی باشند.

انتهای پیام/

بیانیه گام دوم و «آرمان‌خواهی واقع‌گرایانه»/ آرمان‌خواهی در ادبیات پیش و پس از انقلاب چگونه بود؟

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ اولین جلسه از سلسله نشست‌های «راهکارهای تحقق بیانیه گام دوم در حوزه فرهنگ، هنر و ادبیات» با محوریت شعر و داستان با حضور احمد شاکری نویسنده و منتقد، پدرام پاک‌آیین کارشناس فرهنگی و رضا اسماعیلی شاعر با همکاری انجمن قلم ایران و خبرگزاری تسنیم در باشگاه خبرنگاران پویا برگزار شد.

رضا اسماعیلی که مدیریت این جلسه را به‌عهده داشت، ضمن طرح پرسش‌هایی به موضوع آرمان‌خواهی در ادبیات پس از انقلاب اسلامی و جنس آرمان‌خواهی در ادبیات چله دوم انقلاب پرداخت. شاکری هم در همین رابطه ضمن اشاره به برخی از نکات مطرح‌شده در بیانیه گام دوم انقلاب؛ ضمن اشاره به اختلاف قرائت‌ها از بیانات رهبر معظم انقلاب درباره مسائل فرهنگی طی سال‌های گذشته گفت: این اختلاف قرائت‌ها گاه مانع هم‌دلی نیروهای جبهه فرهنگی انقلاب می‌شود.

انقلاب؛ زمینه‌ساز ظهور روایت از آرمان در ادبیات

او همچنین در ادامه به تفاوت آرمان‌ها در ادبیات پیش و پس از انقلاب اسلامی پرداخت و ادامه داد: نکته جالب که مفهوم آرمان را به‌عنوان یک مؤلفه در انقلاب اسلامی به ادبیات پیوند می‌زند، این است که انقلاب زمینه‌های ظهور روایت از آرمان را در ادبیات فراهم آورد. روایت از آرمان، روایت از صورت آرمانی زندگی که مطلوب هنر و ادبیات است. چرا انقلاب اسلامی این را پدید آورد؟ انقلاب عملاً به‌واسطه همین خصوصیت آرمان‌خواهانه و توجه به آرمان، مسبب شکل‌گیری روایتی از آرمان هم شد. شاید لازم باشد در جای خود فصل مشبعی باز شود که؛ آرمان‌خواهی در ادبیات پیش از انقلاب مثلاً در جریان چپ وجود داشت، چگونه بود و چه تناسبی با فرهنگ و باورهای مردم داشت؟ نکته اینجاست که در تمامی جهان اگر نگاه کنیم، وقایع بزرگی که تأثیرگذار بودند مانند انقلاب‌ها، جنگ‌ها و… روایت از خود را نیز پدید آورده‌اند. به‌نظر می‌رسد جنس ادبیات پدیدآمده پس از انقلاب اسلامی با جنبه آرمانی این دو واقعه به‌نوعی گره خورده است. روشنفکرانی که جریان ادبیات به‌ویژه در حوزه ادبیات داستانی را پیش از انقلاب در دست داشتند، در آغاز و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نتوانستند روایت نو و بومی از این دو واقعه ارائه کنند، چرا؟ چون هویت آرمانی دینی این دو واقعه مورد قبول آنها نبود. انقلاب ما با تأکید بر آرمان‌هایی شکل گرفت. انقلابی که واجد آرمان‌های متعالی و دینی است، خود ظرفی برای روایت فراهم می‌کند. درست است که غایت انقلاب رسیدن به آن آرمان‌ها بود، اما در حرکت به‌سمت آن آرمان‌ها و تحقق آنها، صورت‌های متنازلی از آن آرمان‌ها را نیز عملاً محقق کرد.

این عضو انجمن قلم ایران گفت: در انقلاب اسلامی ظهور نسل جدید آرمان‌خواهی را می‌بینید که می‌خواهد حماسه و فرهنگ عاشورا را زنده کند، اما در کنش‌گری و حرکت به آن سمت، خود مراتبی از آن آرمان را مجسم می‌کند، به‌عبارت دیگر، آرمان‌خواهی تحقق مراتبی از آرمان را به‌دنبال داشته است و وقتی آرمان در مراتبی محقق می‌شود، خود پدیدآورنده روایت آرمان‌خواه است. جنس انقلاب و دفاع مقدس جنس وقایعی بود که با الهام از واقعه تاریخی عاشورا شکل گرفت.

پاک‌آئین نیز در ادامه این نشست، بیانیه گام دوم را یکی از اسناد فقه فرهنگی دانست و اضافه کرد: در این بیانیه شاهد نوعی آینده‌نگاری فرهنگی هستیم. به‌نظر می‌رسد که این بیانیه نیاز به اصل نظری دارد و به‌منزله معماری فرهنگی دهه پنجم انقلاب می‌توان از آن استفاده کرد.